جدول جو
جدول جو

معنی عقده گردون - جستجوی لغت در جدول جو

عقده گردون
(عُ دَ/ دِ یِ گَ)
کنایه از رأس و ذنب، و هر دو را عقدتین گویند و این اصطلاح اهل تنجیم است. (آنندراج). و رجوع به عقده و عقده و عقدتین شود:
عقد ابروی قضا از پی تسکین شغب
گشته با عقدۀ گردون به سیاست انباز.
اوحدالدین انوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرده گردون
تصویر گرده گردون
کنایه از آفتاب و ماه
فرهنگ فارسی عمید
(دِ دَ)
گشودن گره، مشکل گشودن. حل معضل کردن:
گر به دل آزاد بودمی چه غمستی
عقدۀ سودا گشودمی چه غمستی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(گِ دَ / دِ یِ گَ)
گردۀ چرخ است که کنایه از آفتاب و ماه باشد. (برهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرده گردون
تصویر گرده گردون
کنایه از آفتاب و ماه باشد
فرهنگ لغت هوشیار